معنی فارسی clysterize
B1کلیستر کردن، عمل استفاده از کلیستر برای تزریق مایعات به روده.
To administer a clyster or enema.
- VERB
example
معنی(example):
پرستار برای کلیستر کردن بیماران به طور ایمن آموزش دیده بود.
مثال:
The nurse was trained to clysterize patients safely.
معنی(example):
کلیستر کردن به معنای دادن یک کلیستر است.
مثال:
To clysterize means to administer a clyster.
معنی فارسی کلمه clysterize
:
کلیستر کردن، عمل استفاده از کلیستر برای تزریق مایعات به روده.