معنی فارسی co-dependencies
B2وضعیتهایی که در آن چندین فرد به طور همزمان به یکدیگر وابسته هستند.
Situations where multiple individuals are simultaneously dependent on one another.
- NOUN
example
معنی(example):
در تراپی، آنها وابستگیهای متقابل خود را بررسی کردند.
مثال:
In therapy, they explored their co-dependencies.
معنی(example):
برطرف کردن وابستگیهای متقابل میتواند تعاملات سالمتری را ایجاد کند.
مثال:
Addressing co-dependencies can foster healthier interactions.
معنی فارسی کلمه co-dependencies
:
وضعیتهایی که در آن چندین فرد به طور همزمان به یکدیگر وابسته هستند.