معنی فارسی coadjacency
B1همجواری، وضعیت همسایگی دو یا چند موجودیت.
The quality of being adjacent or having a common boundary.
- NOUN
example
معنی(example):
همجواری بین کشورها میتواند به بهبود روابط تجاری منجر شود.
مثال:
Coadjacency between countries can lead to better trade relationships.
معنی(example):
همجواری اکوسیستمهای مختلف بر گونههایی که در آنجا زندگی میکنند تأثیر میگذارد.
مثال:
The coadjacency of different biomes affects the species that live there.
معنی فارسی کلمه coadjacency
:
همجواری، وضعیت همسایگی دو یا چند موجودیت.