معنی فارسی coadjacent
B1همجوار، به معنای نزدیک و کنار هم قرار داشتن.
Being adjacent; next to each other.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اتاقهای همجوار برای مهمانان ارتباط برقرار کردن را آسان کرد.
مثال:
The coadjacent rooms made it easy for guests to connect.
معنی(example):
تپههای همجوار چشمانداز زیبایی از دره را فراهم میکنند.
مثال:
Coadjacent hills provide a scenic view of the valley.
معنی فارسی کلمه coadjacent
:
همجوار، به معنای نزدیک و کنار هم قرار داشتن.