معنی فارسی coastguardsmen
B1جمع نیروی دریابانی، افرادی که در خدمات گارد ساحلی مشغول به کار هستند.
Plural of coastguardsman; members of a coastal defense or maritime safety service.
- NOUN
example
معنی(example):
نیروهای دریابانی با هم برای نظارت بر آبها کار کردند.
مثال:
The coastguardsmen worked together to monitor the waters.
معنی(example):
چندین نیرو دریابانی در تمرین آموزشی شرکت کردند.
مثال:
Several coastguardsmen participated in the training exercise.
معنی فارسی کلمه coastguardsmen
:
جمع نیروی دریابانی، افرادی که در خدمات گارد ساحلی مشغول به کار هستند.