معنی فارسی coastman

B1

مرد ساحلی، فردی که در نزدیکی سواحل زندگی می‌کند یا با فعالیت‌های دریایی در ارتباط است.

A man who lives near the coast and is engaged in maritime activities.

example
معنی(example):

مرد ساحلی همه بهترین نقاط ماهیگیری را می‌شناسد.

مثال:

The coastman knows all the best fishing spots.

معنی(example):

به عنوان یک مرد ساحلی، او سال‌ها را در کنار اقیانوس سپری کرده است.

مثال:

As a coastman, he has spent years by the ocean.

معنی فارسی کلمه coastman

: معنی coastman به فارسی

مرد ساحلی، فردی که در نزدیکی سواحل زندگی می‌کند یا با فعالیت‌های دریایی در ارتباط است.