معنی فارسی coignes

B1

جمع کلمه گوشه، برای اشاره به لبه‌ها یا برآمدگی‌ها.

Plural form of coigne, referring to multiple corners or angles.

example
معنی(example):

گوشه‌های ساختمان به‌طور پیچیده‌ای طراحی شده بودند.

مثال:

The coignes on the building were intricately designed.

معنی(example):

آنها گوشه‌ها را تمیز کردند تا ظاهر ساختمان را بازسازی کنند.

مثال:

They cleaned the coignes to restore the building's appearance.

معنی فارسی کلمه coignes

: معنی coignes به فارسی

جمع کلمه گوشه، برای اشاره به لبه‌ها یا برآمدگی‌ها.