معنی فارسی coinable

B1

قابل تبدیل به سکه یا قابل استفاده به عنوان پول.

Able to be transformed or converted into currency or useable assets.

example
معنی(example):

اکثر ایده های بحث شده در جلسه را می‌توان به پروژه‌های جدید تبدیل کرد.

مثال:

Most ideas discussed in the meeting are coinable into new projects.

معنی(example):

او مهارت‌هایی دارد که می‌توان آنها را در چندین صنعت به کار گرفت.

مثال:

He has coinable skills that can be applied in several industries.

معنی فارسی کلمه coinable

: معنی coinable به فارسی

قابل تبدیل به سکه یا قابل استفاده به عنوان پول.