معنی فارسی coitally
B1به صورت مقاربت یا مرتبط با عمل نزدیکی اشاره دارد.
In a manner pertaining to sexual intercourse.
- ADVERB
example
معنی(example):
این زوج در یک مکان خصوصی به صورت مقاربت مشغول شدند.
مثال:
The couple engaged coitally in a private setting.
معنی(example):
آنها محبت خود را به صورت مقاربت ابراز کردند و نزدیکی خود را نشان دادند.
مثال:
They expressed their affection coitally, revealing their intimacy.
معنی فارسی کلمه coitally
:
به صورت مقاربت یا مرتبط با عمل نزدیکی اشاره دارد.