معنی فارسی coitional
B2مربوط به عمل نزدیکی و تأثیرات آن بر روابط است.
Relating to or characterized by sexual intercourse.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نیروهای مقاربی میتوانند بر روابط تأثیر بگذارند.
مثال:
Coitional dynamics can affect relationships.
معنی(example):
این مطالعه بر رفتار مقاربی در میان گونههای مختلف تمرکز داشت.
مثال:
The study focused on coitional behavior among different species.
معنی فارسی کلمه coitional
:
مربوط به عمل نزدیکی و تأثیرات آن بر روابط است.