معنی فارسی coitions
B1عملهای نزدیکی که به شکلهای مختلفی صورت میپذیرد.
Instances of sexual intercourse.
- NOUN
example
معنی(example):
عملهای نزدیکی ممکن است در فرهنگهای مختلف بهطور قابل توجهی متفاوت باشد.
مثال:
Coitions can vary significantly in different cultures.
معنی(example):
کتابهای آموزشی به بررسی عملهای نزدیکی و پیامدهای آنها میپردازند.
مثال:
Educational books discuss coitions and their implications.
معنی فارسی کلمه coitions
:
عملهای نزدیکی که به شکلهای مختلفی صورت میپذیرد.