معنی فارسی collinsia
B1نوعی گل که در مناطق خاصی رشد میکند.
A genus of flowering plants in the Plantaginaceae family.
- NOUN
example
معنی(example):
کالینسیا گل زیبایی است که اغلب در کالیفرنیا یافت میشود.
مثال:
Collinsia is a beautiful flower often found in California.
معنی(example):
باغ پر از کالینسیا بود که رنگی به منظره میافزود.
مثال:
The garden was filled with collinsia, adding color to the landscape.
معنی فارسی کلمه collinsia
:
نوعی گل که در مناطق خاصی رشد میکند.
