معنی فارسی comestion
B1دورهای از توقف یا قطع جریان یا فعالیت.
A period of cessation or interruption of flow or activity.
- NOUN
example
معنی(example):
توقف فرایند برای موفقیت نتایج بسیار حیاتی است.
مثال:
The comestion of the process is crucial for successful outcomes.
معنی(example):
آنها توقف جریان هوا را در آزمایش مشاهده کردند.
مثال:
They noticed a comestion of air flow in the experiment.
معنی فارسی کلمه comestion
:
دورهای از توقف یا قطع جریان یا فعالیت.