معنی فارسی comitiva
B1کاروان، گروهی که برای سفر یا فعالیت خاصی با هم در یک مکان جمع شدهاند.
Comitiva, a group traveling together for specific purposes or activities.
- NOUN
example
معنی(example):
کاروان به کنفرانس با هم سفر کرد.
مثال:
The comitiva traveled together to the conference.
معنی(example):
هر کاروان نمایانگر یک دیدگاه متفاوت در بحثها است.
مثال:
Each comitiva represents a different perspective in the discussions.
معنی فارسی کلمه comitiva
:
کاروان، گروهی که برای سفر یا فعالیت خاصی با هم در یک مکان جمع شدهاند.