معنی فارسی commaterial
B1مشترک، به عناصری اشاره دارد که دارای ویژگیهای مشترک یا مشترک بین چندین موجودیت هستند.
Pertaining to elements or aspects that are shared or common among multiple entities.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
هنرمندان عناصر مشترک را برای نصب خود انتخاب کردند.
مثال:
The artists chose commaterial elements for their installation.
معنی(example):
در بحثهایشان، بر جنبههای مشترک کار خود تأکید کردند.
مثال:
In their discussions, they emphasized commaterial aspects of their work.
معنی فارسی کلمه commaterial
:
مشترک، به عناصری اشاره دارد که دارای ویژگیهای مشترک یا مشترک بین چندین موجودیت هستند.