معنی فارسی comminuting

B1

عمل خرد کردن، به فرآیند کاهش مواد به اندازه‌های کوچکتر اشاره دارد.

The process of breaking materials down into smaller particles.

example
معنی(example):

خرد کردن مواد برای این فرآیند ضروری است.

مثال:

Comminuting the materials is essential for this process.

معنی(example):

فرآیند خرد کردن به بازیافت زباله کمک می‌کند.

مثال:

The comminuting process helps in recycling the waste.

معنی فارسی کلمه comminuting

: معنی comminuting به فارسی

عمل خرد کردن، به فرآیند کاهش مواد به اندازه‌های کوچکتر اشاره دارد.