معنی فارسی commiseratingly
B2Commiseratingly به شیوهای اشاره دارد که افراد با نگرانی و همدردی به درد و مشکلات دیگران واکنش نشان میدهند.
In a manner that expresses sympathy or pity for someone else's misfortune.
- ADVERB
example
معنی(example):
زمانی که او مشکلاتش را به اشتراک گذاشت، با نگاه commiseratingly به او نگاه کرد.
مثال:
She looked at him commiseratingly when he shared his troubles.
معنی(example):
آنها درباره رویدادهای ناگوار به صورت commiseratingly صحبت کردند.
مثال:
They spoke commiseratingly about the unfortunate events.
معنی فارسی کلمه commiseratingly
:
Commiseratingly به شیوهای اشاره دارد که افراد با نگرانی و همدردی به درد و مشکلات دیگران واکنش نشان میدهند.