معنی فارسی committer

B2

شخصی که تغییراتی را در یک پروژه، خصوصاً در برنامه‌نویسی، به کار می‌برد.

A person who commits changes to a project, especially in programming contexts.

example
معنی(example):

مرتکب تغییرات باید اطمینان حاصل کند که به درستی مستند شده‌اند.

مثال:

The committer of the changes must ensure they are properly documented.

معنی(example):

به عنوان یک مرتکب، او تمام مشارکت‌ها در پایگاه کد را بررسی می‌کند.

مثال:

As a committer, he reviews all contributions to the codebase.

معنی فارسی کلمه committer

: معنی committer به فارسی

شخصی که تغییراتی را در یک پروژه، خصوصاً در برنامه‌نویسی، به کار می‌برد.