معنی فارسی commonition

B1

فرآیند به اشتراک گذاری و تبادل ایده‌ها و نظرات در یک گروه یا جامعه.

The act or process of sharing ideas or thoughts among a group.

example
معنی(example):

شراکت ایده‌ها به نوآوری‌های بیشتری منجر می‌شود.

مثال:

The commonition of ideas leads to greater innovation.

معنی(example):

آنها در جلسات طوفان فکری خود به شراکت اهمیت می‌دادند.

مثال:

They valued commonition during their brainstorming sessions.

معنی فارسی کلمه commonition

: معنی commonition به فارسی

فرآیند به اشتراک گذاری و تبادل ایده‌ها و نظرات در یک گروه یا جامعه.