معنی فارسی commonsensically

B1

به گونه‌ای که بر پایه عقل سلیم باشد، با در نظر گرفتن منطق عمومی.

In a manner that shows common sense.

example
معنی(example):

او به مسئله به صورت معقولانه نزدیک شد و تمام جنبه‌ها را در نظر گرفت.

مثال:

She approached the issue commonsensically, considering all perspectives.

معنی(example):

از نظر معقولانه، باید ایمنی را نسبت به همه چیز دیگر در اولویت قرار دهیم.

مثال:

Commonsensically, we should prioritize safety over everything else.

معنی فارسی کلمه commonsensically

: معنی commonsensically به فارسی

به گونه‌ای که بر پایه عقل سلیم باشد، با در نظر گرفتن منطق عمومی.