معنی فارسی communalisation
B1فرایند تبدیل خدمات یا منابع به عمومی و مشترک.
The process of making services or resources communal.
- NOUN
example
معنی(example):
عمومیسازی خدمات دسترسی را بهبود بخشید.
مثال:
The communalisation of services improved accessibility.
معنی(example):
ما شاهد عمومیسازی منابع در بین مناطق اطراف بودیم.
مثال:
We saw communalisation of resources among the surrounding areas.
معنی فارسی کلمه communalisation
:
فرایند تبدیل خدمات یا منابع به عمومی و مشترک.