معنی فارسی compage
B1ترکیب به معنای جمعآوری و ادغام عناصر مختلف برای ایجاد یک کل منسجم است.
The combination or gathering of different elements to form a whole.
- OTHER
example
معنی(example):
ترکیب تاثیرات مختلف، دیدگاههای او را شکل داد.
مثال:
The compage of different influences shaped his views.
معنی(example):
درک ترکیب رویدادها میتواند در تصمیمگیری کمک کند.
مثال:
Understanding the compage of events can help in decision-making.
معنی فارسی کلمه compage
:
ترکیب به معنای جمعآوری و ادغام عناصر مختلف برای ایجاد یک کل منسجم است.