معنی فارسی comparatival

B2

مربوط به مقایسه و تفاوت‌ها، به ویژه در زبان‌شناسی و تحلیل‌های آماری.

Relating to or based on comparison; specifically in the context of linguistics or analytical evaluations.

example
معنی(example):

تحلیل مقایسهای تفاوت‌های قابل توجهی را نشان داد.

مثال:

The comparatival analysis showed significant differences.

معنی(example):

در زبانشناسی، یک رویکرد مقایسهای به درک زبان‌های مختلف کمک می‌کند.

مثال:

In linguistics, a comparatival approach helps in understanding different languages.

معنی فارسی کلمه comparatival

: معنی comparatival به فارسی

مربوط به مقایسه و تفاوت‌ها، به ویژه در زبان‌شناسی و تحلیل‌های آماری.