معنی فارسی comparativeness
B2ویژگی یا حالت مقایسه‌پذیری، به معنای توانایی برای مقایسه میان دو یا چند چیز.
The quality of being able to be compared; often used in various contexts such as market research or analytical assessments.
- NOUN
example
معنی(example):
مقایسه‌پذیری دو محصول توسط کارشناسان ارزیابی شد.
مثال:
The comparativeness of the two products was evaluated by the experts.
معنی(example):
مقایسه‌پذیری در تحقیقات بازار ضروری است.
مثال:
Comparativeness is essential in market research.
معنی فارسی کلمه comparativeness
:
ویژگی یا حالت مقایسه‌پذیری، به معنای توانایی برای مقایسه میان دو یا چند چیز.
