معنی فارسی comparcioner

B1

شخصی که مقایسه‌ها را انجام می‌دهد یا ویژگی‌ها را بررسی می‌کند.

A person who makes comparisons, typically evaluating features and characteristics across different entities.

example
معنی(example):

مقایسکننده تمام ویژگی‌های کلیدی برای مقایسه را فهرست کرد.

مثال:

The comparcioner listed all the key features for comparison.

معنی(example):

او به عنوان یک مقایسکننده در صنعت فناوری کار می‌کرد.

مثال:

He worked as a comparcioner in the tech industry.

معنی فارسی کلمه comparcioner

: معنی comparcioner به فارسی

شخصی که مقایسه‌ها را انجام می‌دهد یا ویژگی‌ها را بررسی می‌کند.