معنی فارسی compasser

B2

ابزاری برای کشیدن دایره‌ها و اشکال هندسی.

A tool used for drawing circles and arcs.

example
معنی(example):

نفری که با وسیله‌ای سطحی دایره‌ای می‌کشد یک دایره کامل بدون تردید کشید.

مثال:

The compasser drew a perfect circle without hesitation.

معنی(example):

برای اشکال هندسی دقیق در نقاشی‌تان از یک ابزار دایره کش استفاده کنید.

مثال:

Use a compasser for accurate geometric shapes in your drawing.

معنی فارسی کلمه compasser

: معنی compasser به فارسی

ابزاری برای کشیدن دایره‌ها و اشکال هندسی.