معنی فارسی compassionately

B2

به صورت دلسوزانه، با احساس همدردی و توجه به دیگران.

In a manner that shows sympathy and concern for others.

example
معنی(example):

او با دلسوزی با animals زخمی صحبت کرد.

مثال:

He spoke compassionately to the injured animals.

معنی(example):

او با دلسوزی از همسایه‌های سالمند خود مراقبت کرد.

مثال:

She compassionately cared for her elderly neighbors.

معنی فارسی کلمه compassionately

: معنی compassionately به فارسی

به صورت دلسوزانه، با احساس همدردی و توجه به دیگران.