معنی فارسی compassionateness

B2

دلسوزی، حالتی که در آن فرد احساس همدردی و نزدیک بودن به دیگران می‌کند.

The quality of being compassionate; sympathy and concern for others.

example
معنی(example):

دلسوزی او را به محبوب‌ترین نفر در میان دوستانش تبدیل کرد.

مثال:

Her compassionateness made her a favorite among her friends.

معنی(example):

دلسوزی داوطلبان همه را تحت تأثیر قرار داد.

مثال:

The compassionateness of the volunteers impressed everyone.

معنی فارسی کلمه compassionateness

: معنی compassionateness به فارسی

دلسوزی، حالتی که در آن فرد احساس همدردی و نزدیک بودن به دیگران می‌کند.