معنی فارسی compeering

B1

نقش آفرینی کردن یا حاضر شدن در یک نمایش یا رویداد.

The act of appearing or performing in a context like a performance.

example
معنی(example):

او در حال حاضر در یک نمایش جدید نقش آفرینی می‌کند.

مثال:

He is currently compeering in a new play.

معنی(example):

این تیم برای اولین بار در یک پخش زنده حاضر می‌شود.

مثال:

The team is compeering on a live broadcast for the first time.

معنی فارسی کلمه compeering

: معنی compeering به فارسی

نقش آفرینی کردن یا حاضر شدن در یک نمایش یا رویداد.