معنی فارسی compellability
B2قابلیت یک شخص برای مجبور شدن به شهادت یا ارائه اطلاعات در یک پرونده قانونی.
The quality or state of being legally required to provide evidence or testimony.
- NOUN
example
معنی(example):
قاضی در مورد الزام شهود در این پرونده صحبت کرد.
مثال:
The judge discussed the compellability of witnesses in the case.
معنی(example):
درک الزام شهود برای حرفه‌ای‌های حقوقی بسیار حیاتی است.
مثال:
Understanding compellability is crucial for legal professionals.
معنی فارسی کلمه compellability
:
قابلیت یک شخص برای مجبور شدن به شهادت یا ارائه اطلاعات در یک پرونده قانونی.
