معنی فارسی compendiousness

C1

فشردگی به معنای اختصار و جامعیت اطلاعات در یک اثر یا بیان است.

The quality of being concise and comprehensive.

example
معنی(example):

فشردگی کتاب آن را به یک مرجع سریع تبدیل کرد.

مثال:

The book's compendiousness made it a quick reference.

معنی(example):

من از فشردگی گزارش‌های او قدردانی می‌کنم.

مثال:

I admire the compendiousness of her reports.

معنی فارسی کلمه compendiousness

: معنی compendiousness به فارسی

فشردگی به معنای اختصار و جامعیت اطلاعات در یک اثر یا بیان است.