معنی فارسی compert

B1

آماده کردن مدارک یا شواهد لازمی به منظور آماده بودن برای یک فعالیت یا وظیفه.

To have prepared or gathered the necessary information or documents.

example
معنی(example):

او مدارک مورد نیاز برای جلسه را آماده کرده است.

مثال:

She has compert the right documents for the meeting.

معنی(example):

مطمئن شو که مدارک لازم برای ادعاهای خود را آماده کرده‌ای.

مثال:

Make sure you have compert evidence for your claims.

معنی فارسی کلمه compert

: معنی compert به فارسی

آماده کردن مدارک یا شواهد لازمی به منظور آماده بودن برای یک فعالیت یا وظیفه.