معنی فارسی compense

B1

جبران کردن در زبان فارسی به معنای جبران کردن یا تامین کردن چیزی است که کم بوده یا از دست رفته است.

To provide compensation or to make up for something that is lacking.

example
معنی(example):

من نیاز دارم برای قرار ملاقات از دست رفته خود جبران کنم.

مثال:

I need to compense for my missed appointment.

معنی(example):

او سعی کرد با یک هدیه برای غیبت خود جبران کند.

مثال:

He tried to compense for his absence with a gift.

معنی فارسی کلمه compense

: معنی compense به فارسی

جبران کردن در زبان فارسی به معنای جبران کردن یا تامین کردن چیزی است که کم بوده یا از دست رفته است.