معنی فارسی compensators
B1اشیاء یا ابزارهایی که به جبران مشکلات یا کمبودها کمک میکنند.
Devices or tools that help to compensate for deficiencies.
- NOUN
example
معنی(example):
جبرانکنندهها برای بهبود کارایی نصب شدند.
مثال:
The compensators were installed to improve efficiency.
معنی(example):
انواع مختلف جبرانکنندهها برای کاربردهای متنوع لازم هستند.
مثال:
Different types of compensators are necessary for various applications.
معنی فارسی کلمه compensators
:
اشیاء یا ابزارهایی که به جبران مشکلات یا کمبودها کمک میکنند.