معنی فارسی complimentation

B1

تعریف یا تحسین کردن، ابراز قدردانی یا برابری در برابر شایستگی‌ها.

The act of expressing admiration or praise.

example
معنی(example):

یک تعارف می‌تواند روز کسی را بهتر کند.

مثال:

A complimentation can make someone's day better.

معنی(example):

او برای اجرای عالی‌اش تعارف کرد.

مثال:

She offered her complimentation for the excellent performance.

معنی فارسی کلمه complimentation

: معنی complimentation به فارسی

تعریف یا تحسین کردن، ابراز قدردانی یا برابری در برابر شایستگی‌ها.