معنی فارسی compotation
B1عمل یا فرآیند ترکیب و آمادهسازی میوهها بهعنوان کمپوت.
The process of preparing compot by combining fruits through cooking.
- NOUN
example
معنی(example):
ترکیب میوههای مختلف میتواند طعمهای منحصربهفردی ایجاد کند.
مثال:
The compotation of different fruits can create unique flavors.
معنی(example):
در آشپزی، کمپوتیشن به ترکیب مواد اشاره دارد.
مثال:
In cooking, compotation refers to the combining of ingredients.
معنی فارسی کلمه compotation
:
عمل یا فرآیند ترکیب و آمادهسازی میوهها بهعنوان کمپوت.