معنی فارسی compotationship

B1

رابطه یا ترکیب دو یا چند میوه که به‌طور خاص برای تهیه کمپوت استفاده می‌شود.

The relationship or combination of fruits that creates a specific flavor in compot.

example
معنی(example):

رابطه کمپوتیشن آنها منحصر به فرد و پر از طعم است.

مثال:

Their compotationship is unique and full of flavor.

معنی(example):

ترکیب کمپوتیشن بین سیب و دارچین کلاسیک است.

مثال:

The compotationship between apples and cinnamon is classic.

معنی فارسی کلمه compotationship

: معنی compotationship به فارسی

رابطه یا ترکیب دو یا چند میوه که به‌طور خاص برای تهیه کمپوت استفاده می‌شود.