معنی فارسی concernedness

B1

احساس نگرانی یا اضطراب نسبت به یک موضوع خاص.

The state of being worried or anxious about something.

example
معنی(example):

نگرانی او درباره محیط زیست او را به داوطلبی وادار می‌کند.

مثال:

Her concernedness about the environment drives her to volunteer.

معنی(example):

نگرانی جامعه باعث برگزاری یک جلسه شهری شد.

مثال:

The concernedness of the community led to a town meeting.

معنی فارسی کلمه concernedness

: معنی concernedness به فارسی

احساس نگرانی یا اضطراب نسبت به یک موضوع خاص.