معنی فارسی concerningly

B1

به طرز نگران‌کننده، به طوری که نگرانی یا اضطراب ایجاد کند.

In a way that causes worry or concern.

example
معنی(example):

این گزارش به طرز نگران‌کننده‌ای افزایش اخیر نرخ جرم را برجسته کرد.

مثال:

The report concerningly highlighted the recent rise in crime rates.

معنی(example):

او به طرز نگران‌کننده‌ای درباره تأثیر تغییرات آب و هوایی صحبت کرد.

مثال:

She spoke concerningly about the impact of climate change.

معنی فارسی کلمه concerningly

: معنی concerningly به فارسی

به طرز نگران‌کننده، به طوری که نگرانی یا اضطراب ایجاد کند.