معنی فارسی concertati

B1

کنسرتاتی، اجزای موسیقیایی که در آن چندین ساز یا آواز به صورت هم زمان اجرا می‌شود.

Musical sections where multiple voices or instruments perform together.

example
معنی(example):

قسمت‌های کنسرتاتی این اثر برای تماشاگران بسیار جذاب بود.

مثال:

The concertati parts of the piece were very engaging for the audience.

معنی(example):

در بخش کنسرتاتی، چندین ساز با هم به صورت هماهنگ نواختند.

مثال:

In the concertati section, multiple instruments played together harmoniously.

معنی فارسی کلمه concertati

: معنی concertati به فارسی

کنسرتاتی، اجزای موسیقیایی که در آن چندین ساز یا آواز به صورت هم زمان اجرا می‌شود.