معنی فارسی concertises
B1کنسرتی کردن، به معنای اجرا یا کنسرت دادن، معمولاً در زمینه موسیقی و هنرهای نمایشی استفاده میشود.
To perform in a concert format, especially used in the context of classical music.
- verb
verb
معنی(verb):
To perform in concerts
معنی(verb):
To adapt to the concert form
example
معنی(example):
ارکستر برای بیان ایدههای پیچیده موسیقی، کنسرتیز میکند.
مثال:
The orchestra concertises to express complex musical ideas.
معنی(example):
بسیاری از آهنگسازان بزرگ آثار خود را به زیبایی کنسرتیز کردهاند.
مثال:
Many great composers have concertised their works beautifully.
معنی فارسی کلمه concertises
:
کنسرتی کردن، به معنای اجرا یا کنسرت دادن، معمولاً در زمینه موسیقی و هنرهای نمایشی استفاده میشود.