معنی فارسی concupiscible
B2هوسآلود، به معنای تمایل یا اشتیاق شدید برای لذت یا عشق.
Having a strong desire for sexual pleasure.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
جوانان نگاهی هوسآلوده به یکدیگر در اتاق انداختند.
مثال:
The young couple shared a concupiscible glance across the room.
معنی(example):
طبیعت هوسآلود او باعث شد که به دنبال دیدارهای عاشقانه برود.
مثال:
His concupiscible nature led him to seek out romantic encounters.
معنی فارسی کلمه concupiscible
:
هوسآلود، به معنای تمایل یا اشتیاق شدید برای لذت یا عشق.