معنی فارسی confervous

B1

دارای بافت و ویژگی‌های کنفرا است.

Relating to or resembling conferva, often in texture or appearance.

example
معنی(example):

ساختار کنفرا-وار این گیاه گیاه‌شناسان را مجذوب کرد.

مثال:

The confervous structure of the plant fascinated botanists.

معنی(example):

بافت‌های کنفرا-وار می‌تواند در انواع گیاهان آبی یافت شود.

مثال:

Confervous textures can be found in various aquatic plants.

معنی فارسی کلمه confervous

: معنی confervous به فارسی

دارای بافت و ویژگی‌های کنفرا است.