معنی فارسی connaturalize
B1همزاد کردن، به معنای فهمیدن یا شناختن چیزی به طوری که آن را به طور طبیعی و ذاتی درک کنیم.
To make a connection between something and one’s innate understanding or feelings.
- VERB
example
معنی(example):
این درمان به او کمک کرد تا احساساتش را با تجربیاتش همزاد کند.
مثال:
The therapy helped her to connaturalize her feelings with her experiences.
معنی(example):
او تلاش کرد تا درک خود را از طبیعت همزاد کند.
مثال:
He sought to connaturalize his understanding of nature.
معنی فارسی کلمه connaturalize
:
همزاد کردن، به معنای فهمیدن یا شناختن چیزی به طوری که آن را به طور طبیعی و ذاتی درک کنیم.