معنی فارسی connation

B1

به بار معنایی و مفهوم فراتر از معنی اصلی کلمات اشاره دارد.

The additional meaning or connotation that a word has beyond its literal definition.

example
معنی(example):

معنای کلمه بنا به سیاق می‌تواند تغییر کند.

مثال:

The connation of the word can change based on context.

معنی(example):

درک معنای مفهومی در ارتباط مؤثر کمک می‌کند.

مثال:

Understanding connation helps in effective communication.

معنی فارسی کلمه connation

: معنی connation به فارسی

به بار معنایی و مفهوم فراتر از معنی اصلی کلمات اشاره دارد.