معنی فارسی connexivum

B2

کنکسیوم، به اصلی اشاره دارد که بر پیوندها و تعاملات بین سیستم‌ها و گونه‌ها تأکید می‌کند.

A principle that focuses on the connections and interactions between systems and species.

example
معنی(example):

اصل کنکسیوم به سیستم‌های متصل تأکید می‌کند.

مثال:

The connexivum principle highlights interconnected systems.

معنی(example):

در بوم‌شناسی، کنکسیوم تعاملات بین گونه‌ها را در نظر می‌گیرد.

مثال:

In ecology, connexivum considers the interactions between species.

معنی فارسی کلمه connexivum

: معنی connexivum به فارسی

کنکسیوم، به اصلی اشاره دارد که بر پیوندها و تعاملات بین سیستم‌ها و گونه‌ها تأکید می‌کند.