معنی فارسی connexure
B1اتصال، پیوند. به معنای ارتباط یا پیوستگی بین دو یا چند چیز.
A connection or link between two or more entities.
- NOUN
example
معنی(example):
اتصال دو مدار عملکرد کلی را بهبود بخشید.
مثال:
The connexure of the two circuits improved the overall performance.
معنی(example):
در معماری، اتصال فضاها میتواند جریان یک ساختمان را بهبود بخشد.
مثال:
In architecture, the connexure of spaces can enhance a building's flow.
معنی فارسی کلمه connexure
:
اتصال، پیوند. به معنای ارتباط یا پیوستگی بین دو یا چند چیز.