معنی فارسی connumeration

B1

کنومراسیون به کارهای مربوط به تحلیل و بررسی تعداد یا اندازه‌گیری مجموعه‌های مختلف اشاره دارد.

The act of counting or relating quantities, often in comparison.

example
معنی(example):

کنومراسیون به درک روابط پیچیده بین عناصر کمک می‌کند.

مثال:

Connumeration helps in understanding complex relationships between elements.

معنی(example):

در ریاضی، کنومراسیون به معادل بودن اعداد کاردینال اشاره دارد.

مثال:

In mathematics, connumeration refers to the equivalence of cardinal numbers.

معنی فارسی کلمه connumeration

: معنی connumeration به فارسی

کنومراسیون به کارهای مربوط به تحلیل و بررسی تعداد یا اندازه‌گیری مجموعه‌های مختلف اشاره دارد.