معنی فارسی conscient

B2

آگاه، هوشیار و حواس‌جمع. کسی که در ادراک و احساسات خود دقیق است.

Being aware and mindful; having a conscious understanding of one's surroundings.

example
معنی(example):

باور داشتن به اینکه انسان واقعاً از محیط اطراف خود آگاه و هوشیار است.

مثال:

Being conscient means being aware and mindful of your surroundings.

معنی(example):

مهم است که از تأثیر اعمال خود آگاه باشید.

مثال:

It's important to be conscient of the impact of your actions.

معنی فارسی کلمه conscient

: معنی conscient به فارسی

آگاه، هوشیار و حواس‌جمع. کسی که در ادراک و احساسات خود دقیق است.