معنی فارسی conscive
B2سازنده و مفید، به گونهای که به رشد یا حل مسئله کمک کند.
Constructive, promoting growth or problem-solving.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
روشهای سازنده معلم، یادگیری را برای دانشآموزان آسانتر کرد.
مثال:
The teacher’s conscive methods made learning easier for students.
معنی(example):
او رویکردی سازنده برای حل مسائل دارد.
مثال:
He has a conscive approach to solving problems.
معنی فارسی کلمه conscive
:
سازنده و مفید، به گونهای که به رشد یا حل مسئله کمک کند.